تصاویر پانوراما از مکان های دیدنی جهان
تصاویر پانوراما از مکان های دیدنی جهان
تصاویر پانوراما از مکان های دیدنی جهان
یکای طول(واحد بین المللی اندازه گیری مسافت)
یکا های (معیار های بین المللی) اندازه گیری دمای هوا
یکای زمان(واحد بین المللی اندازه گیری زمان)
مخترعین دستگاه اندازه گیری فشار هوا(فشارسنج)
معنی واژه های جغرافیایی زیر از لغت نامه دهخدا
مقاله : آیا گالیله گرد بودن زمین را کشف کرد ؟!
مقاله : بابک خرمدین نمادی از مقاومت ایرانیان
مقاله : مردان بزرگ تاریخ ایران زمین
مقاله : زندگینامه و بیوگرافی نادر شاه افشار
مقاله : کورش پادشاه ایران زمین
مقاله : شب یلدا : جشنی بین فرهنگ گذشته, امروز و فردا
زندگینامه و بیوگرافی مختصری نادر شاه افشار
» شاپور ساسانی و اجداد شیخ نشین های خلیج فارس
مقاله : صد کتابی که پیش از مرگ حتما باید خواند
» ارشک و رودخانه مردمی
» بازیهای ورزشی تیس کوپان 291 سال پیش از المپیک در ایران
» ماهی های نوروز
» تاسف خواجه نصیرالدین طوسی بر حال عباسیان
» انتقام سخت ابومسلم خراسانی از بنی امیه
مقاله : سورنا فرمانده سپاه مقتدر اشک سیزدهم
مقاله ایی پیرامون زندگی دکتر محمد مصدق
آبشار های نیاگارا ، در مسیر رودخانه نیاگارا در آمریکای شمالی واقع شده اند. آب بیشتر دریاچه های پنجگانه ، به این رود می ریزد. از این آبشار عظیم، در هر دقیقه تقریباً 450000 تن آب از بالای صخره به درون دره ای عظیم ، می ریزد . این آبشارها ، در مرز دو کشور آمریکا وکانادا قرار گرفته اند. آب به دو سوی یک جزیره می ریزد و قسمت بیشتر آن به سمت آبشار نعل اسبی کانادا جریان دارد ، بقیه آب به سوی آبشارهای آمریکا روان می شود. آب آبشار نیاگارا ، هنگام ریزش ،صخره زیر آن را فرسایش می کند .بدین ترتیب محل این ابشار بتدریج تغییر می کند.این آبشار، در مقایسه با هزاران سال قبل ، 11کیلومتر ، به سمت شمال تغییر مکان داده است . با توجه به این فرسایش تدریجی ، هزاران سال بعد ، این آبشار به کلی از بین خواهد رفت . مردم می توانند با استفاده از برجکهای دوربین دار، این آبشارها را تماشا کنند ویا در آبهای خروشان آن ، به قایقرانی مشغول شوند. عبور از عرض پر خطر آبشار نیاگارا،نیازمند مهارت وشجاعت فراوان است .در روز سی ام ماه ژوئن سال 1859، چارز بلوندین ، این مسیر دلهره آور را با استفاده از یک طناب محکم ،طی کرد.
یکای طول(واحد بین المللی اندازه گیری مسافت)
از چهار قرن پیش ،پیشرفت علم وصنعت وارد مرحله جدیدی شد .داد وستد در مناطق دور ونزدیک جهان رونقی تازه یافت این کار باعث شد که وسایل اندازه گیری دقیق تر شوند و توجه به یکاهای مناسب و همگانی افزایش یابد.نخستین کسی که اقدام به انتخاب یکاد های مشخص وساده کرد کشیشی فرانسوی به نام موتون از شهر لیون بود که در سال 1670 روش ساده مقیاس های دستگاه متریک را پیشنهاد کرد . بیش از یک قرن از پیشنهاد موتون گذشت با وقوع انقلاب کبیر فرانسه جامعه آمادگی لازم را یافت تا روش های تازه را بپذیرد . در سال 1790فرهنگستان علوم فرانسه به بوردا ، لاگرانژ ، لاپلاس و کوندورسه که از دانشمندان مشهور آن زمان بودند ماموریت داد تا در باره یکای طولی که پذیرش بین المللی داشته باشد ، بررسی کنند . این هیات مرکب از 4 دانشمند فرانسوی پیشنهاد دادند که محیط زمین مبنای سنجش طول قرار گیرد .این گروه پس از یک سال مطالعه در سال 1791دو نفر از منجمان معروف فرانسه به نام دولامبر و میشن را مامور کردند تا طول قوس نصف النهار دونکرک و بارسلون را که در فرانسه و اسپانیا قراردارند اندازه بگیرند . آنها نه سال با تلاش پیگیر به این کار علمی ادامه دادند .تا اینکه در سال 1799 نتیجه کار خود را به فرهنگستان علوم فرانسه تسلیم کردند و پایه ای برای یکای بین المللی به وجود آوردند . بر این اساس یک متر ، فاصله دو علامت روی میله ای از جنس پلاتین و ایردیم تعریف شد که این فاصله برابر یک ده میلیونیم فاصله استوا از قطب زمین روی نصف النهاری است که از شهر پاریس می گذرد .
تقسیمات جزیی تر و کلی تر سیستم متریک (صدقسمتی)
تقسیمات جزیی تر |
تقسیمات کلی تر | ||||
واحد |
متر |
نماد |
واحد |
متر |
نماد |
دسیمتر |
(1/10)=10-1 |
d |
دکامتر |
10 |
da |
سانتیمتر |
(1/100)=10-2 |
c |
هکتومتر |
100 |
h |
میلیمتر |
(1/1000)=10-3 |
m |
کیلومتر |
1000 |
K |
میکرومتر |
(1/106)=10-6 |
µ |
مگامتر |
106 |
M |
نانومتر |
(1/109)=10-9 |
n |
گیگامتر |
109 |
G |
پیکومتر |
(1/1012)=10-12 |
p |
ترامتر |
1012 |
T |
فِمتومتر |
(1/1015)=10-15 |
f |
پتامتر |
1015 |
P |
آتومتر |
(1/1018)=10-18 |
a |
اگزامتر |
1018 |
E |
یکا های (معیار های بین المللی) اندازه گیری دمای هوا
1- سلسیوس(درجه سانتیگراد صد قسمتی)
آندرس سلسیوس ( Anders، Celsius)1701- 1744پدر وپدر بزرگ این دانشمند سوئدی ریاضی دان بودند و عمویش گیاه شناس او در هیات اعزامی برای بررسی پدیده نوری شفق شمالی قطبی شرکت جست و در سال 1730استاد نجوم دانشگاه اوپسالا شد . شهرت سلسیوس چندان ارتباطی با مسائل نجومی ندارد بلکه به دلیل اختراع دما سنج صد قسمتی شهرت یافت . او لوله نازکی را که یک انتهایش بسته و انتهای دیگرش به مخزنی منتهی می شد ، اختیار و مخزن و قسمتی از لوله را با جیوه پر کرد. سپس مخزن و لوله را یکبار در یخ مذاب و بار دیگر در بخار آب جوشان در فشار جوّ قرار داد و نقطه های تعادل را علامت گذاشت و این فاصله را به صد قسمت تقسیم کرد . سلسیوس ابتدا نقطه جوش آب را صفر درجه و نقطه انجماد آب را صد در نظر گرفته بود ولی بعدا ً این ترتیب را معکوس کرد .این درجه بندی به سانتی گراد یا صد قسمتی معروف است.
2- فارنهایت
دانیل گابریل فارنهایت در سال 1714این معیار اندازه گیری دما را طراحی کرد معاصران وی از این که دما سنج فارنهایت از هر لحاظ با دما سنج های آن زمان ها سازگاری داشت ، دچار شگفتی شدند. راز دما سنج فارنهایت در این بود که وی با به کار گرفتن چند نقطه مرجع ،درجه های روی مقیاس را خیلی دقیق تقسیم بندی کرده بود . فانهایت با مخلوط کردن یخ - نمک خوراکی به آمونیاک پائین ترین دمای ممکن را در آن زمان به دست آورد وآن را نقطه ثابت پائینی خود قرار داد. نقطه ثابت دوم را با فرو بردن دما سنج در آمیزه ای از آب ویخ به دست آورد . اوفاصله بین این دونقطه را به 32 قسمت تقسیم کرد . فارنهایت مقیاس خود را با دمای بدن انسان سالم امتحان کرد و این نقطه جدید 98 درجه فارنهایت بود و بعد ها او نقطه مرجع چهارمی را معرفی کرد که نقطه جوش آب بود و برابر 212درجه فارنهایت است چون در مقیاس فارنهایت ،نقطه ذوب یخ32 درجه فارنهایت است وآب در212 درجه فارنهایت می جوشد ، 180 درجه فارنهایت متناظر با 100 درجه سلسیوس است و در نتیجه رابطه تبدیل این دو مقیاس دما بدین ترتیب است:
T= دما
θ = سلسیوس
°F = درجه فارنهایت
°C = درجه سانتی گراد
(180/100) = 180 تقسیم بر 100
(9/5) = 9تقسیم بر5
T(°f) = 32+(180/100) θ(°C) = 32+(9/5) θ(°C)
θ(°C) = (9/5)[ T(°f)-32]
3- کلوین(Kelvin)
لرد ویلیام تامسون کلوین(1907-1824) در بلفاست ایرلند متولد شد و در اسکاتلند چشم از جهان فرو بست . پدرش در دانشگاه بلفاست استاد ریاضیات بود و او از 8 سالگی با علاقه بسیار در جلسه های سخنرانی پدرش حاضر می شد . کلوین در 11 سالگی وارد دانشگاه گلاسکو شد وبه عنوان شاگرد دوم در ریاضیات فارغ التحصیل شد . سپس به دانشگاه کمبریج رفت وفلسفه طبیعی را خواند . او در 20 سالگی نخستین مقاله علمی خود را نوشت و به انجمن سلطنتی ادینبورو داد . او قریب نیم قرن به تدریس فیزیک در دانشگاه گلاسکو اشتغال داشت . همچنین با ژول اثر ژول- تامسون را کشف کرد که بنابر آن وقتی گازها منبسط می شوند ،دمای آنها کاهش می یابد . کلوین پائین ترین دمای ممکن را 273- درجه سلسیوس تعیین کرد وآن را صفر مطلق نامید . این درجه بندی به افتخار او به درجه بندی کلوین معروف است . او در کشیدن سیم تلگراف در کف اقیانوس اطلس همکاری داشت و اختراع نوعی گالوانومتر و بعضی ابزار های حساس اندازه گیری از کارهای اوست.
توضیح : برای دما ،حدّ بالایی وجود ندارد . مثلا ًدمای درون خورشید بیش از 150 میلیون درجه سلسیوس است . ستاره های دیگری وجود دارند که دمای آنها بیش تراز این است . اما برای دما یک حد ّپائین وجود دارد که این دما تقریبا ًبرابر با 273- درجه سانتیگراد است .که آن را صفر مطلق یا صفر کلوین می نامند.
یکای زمان(واحد بین المللی اندازه گیری زمان)
جهت تعیین یکای زمان از پدیده های تکرار شونده مثل حرکت وضعی کره زمین به دور خودش استفاده می گردد. هر یک با چرخش کره زمین برابر با تقریبا ً 24 ساعت است وهر ساعت 60 دقیقه و هر دقیقه 60 ثانیه می باشد . یعنی هر ثانیه یک هشتا د و شش هزاروچهار صد م(86400/1)یک شبانه روز است . امروزه ثانیه را با استفاده از دوره تناوب تابش گسیل شده از اتم سزیم ، که همواره ثابت است تعریف می کنند .بر این اساس ساعت های اتمی ساخته شده است . ساعت اتمی دستگاهی است که حدود 6 متر طول دارد و دقتی معادل یک در1013 دارد ودقت آن برابر با 3 میلیونیم ثانیه در سال است که در یک میلیون سال 3 ثانیه خطا دارد.
برخی زمان های اندازه گیری شده بر حسب ثانیه
زمان |
ثانیه |
عمر زمین |
1/4 ضربدر 10به توان 17 |
عمر متوسط انسان |
2 ضربدر 10به توان 9 |
یک سال |
3/1 ضربدر 10 به توان 7 |
یک شبانه روز |
8/6ضربدر 10به توان4 |
نیم عمر نوترون آزاد |
7 ضربدر 10 به توان2 |
زمان بین دو ضربان عادی قلب انسان |
8 ضربدر 10 به توان 1- |
دوره پرتو گامابا انرژی یک میلیون الکترون ولت |
4ضربدر 10 به توان21- |
زمان لازم برای عبور یک نوترون سریع از هسته ای با اندازه متوسط |
2ضربدر10به توان23- |
طول عمر کم ترین ذره ناپایدار |
10به توان24- |
مخترعین دستگاه اندازه گیری فشار هوا(فشارسنج)
پاسکال (1662- 1623) فیزیکدان فرانسوی بود که در سن 16 سالگی کتابی در هندسه نوشت و در نوزده سالگی نوعی ماشین حساب را که به کمک چرخ دنده جمع وتفریق می کرد اختراع کرد و او حساب احتمالات را پایه گذاری کردو در موضوع فشار هوا به آزمایش پرداخت و به این نتیجه رسید که اگر فشار هوا مربوط به وزن جوَ باشد باید هر اندازه از زمین بالاتر رویم فشار هوا کاسته شود. پاسکال 39 سال زندگی کرد . مدتی در بستر بیماری گذراند. وی برای تحقق هدف هایش از دیگران کمک گرفت و آنها را به تحقیق واندازه گیری مشغول کرد . مثلا ً از یکی از دوستانش خواست که به بالای کوه برود وبا خود هواسنج را بالا برد و ارتفاع ستون جیوه هواسنج را در بالای کوه اندازه بگیرد. با این اندازه گیری مشخص شد که فشار هوادر بالای کوه6/7سانتی متر جیوه کمتر از فشار هوادر پائین کوه است وبه این طریق درستی نظریه پاسکال تائید شد .
توریچلی (1626 - 1561) ریاضی دان و فیزیکدان ایتالیایی در شهر فانیزابه دنیا آمد . اودر آغاز منشی گالیله بود پس از او در فلورانس جایش را گرفت وبه استادی فلسفه و ریاضیات منصوب شد .گالیله توجه توریچلی رابه سوی مسائل فیزیک تجربی معطوف کرد .در آن زمان موضوع تلمبه های آبکش بسیار مورد توجه بود و مشخص شد که تلمبه ، آب رابیش از ده متر وسی سانتی متر بالا نمی برد. توریچلی با انجام آزمایش جالبی نشان داد که علت آین موضوع وزن و فشارهوا است . توریچلی با آزمایش های متعدد به این نتیجه رسید که هوا ، بر خلاف نظر ارسطو وزن دارد و همین وزن هوا است که آب را داخل تلمبه بالا می برد . توریچلی دستگاهی ساخت که می توانست وزن هوا را اندازه بگیرد. توریچلی با آزمایش مخصوص خود نشان داد که هوا فشار دارد و با اندازه گیری ارتفاع ستون جیوه فشار هوا را اندازه گرفت و دستگاه خود را هوا سنج نامید.
دستگاه اندازه گیری فشار خون
این دستگاه نوعی دستگاه فشار سنج جیوه ای است .که تشکیل شده است از یک کیسه هوا ،یک پمپ هوا، ویک فشار سنج ویک گوشی معاینه طبی .
نحوه استفاده از این دستگاه بد ین شرح است : کیسه هوا را دور بازوی بیمار می بندند و توسط یک پمپ دستی آن را پر از هوا می کنند تا جایی که فشار کیسه هوا روی بازو، شریان بازویی را ببندد و جریان خون در آن قطع شود . سپس هوای درون کیسه را به تدریج خارج می کنند . وقتی فشار کیسه تا حد فشار بیشینه (سیستولی) قلب پائین آمد خون با هر تپش قلب به طور متناوب از شریان عبور می کند . این آغاز جریان متناوب خون را می توان به وسیله گوشی معاینه که روی بازو ودر زیر بازوبند قرار داده می شود به وضوح تشخیص داد با ادامه کاهش فشار درون کیسه ، بازه زمانی جریان متناوب خون طولانی تر می شود . وقتی که فشار به یک حد کمینه (دیاستول)فشار قلبی رسید جریان خون پیوسته می شود وصدای حرکت آن قطع نمی شود . مقادیر نوع فشار بیشینه و فشار کمینه قلبی در افراد سالم به ترتیب mm-Hg (میلیمتر جیوه) 120و mm-Hg(میلیمتر جیوه) 80است که معمولا ًبه اختصار 12روی 8اعلام می شود.
معنی واژه های جغرافیایی زیر از لغت نامه دهخدا
به سبب وجود بعضی لغات واصطلاحات جغرافیایی مترادف که در محاوره عامیانه مردم نیز استفاده می گردد بر آن شدیم که معنای دقیق وعلمی این لغات را ذکر نموده تا از به کار بردن آنها به جای هم به ویژه توسط همکاران عزیز جغرافیا در کلاس های درس پرهیز گردد.
تالاب . (اِ) ۞ تال . (برهان ). آبگیر و استخر را در هند تالاب گویند. (فرهنگ نظام) ). آبگیر و استخر وبرکه) . (ناظم الاطباء). استخر. (برهان ). غدیر. کول .
باتلاق . (ترکی ، اِ) کلمه ٔ ترکیست ، بمعنی زمینی که آب بسیار همیشه آنرا گلناک دارد بدان حد که پای یا تن آدمی و ستور در آن فروشود. لجن زار. مرداب . زمین پر گل و لای که عبور کاروان از آن مشکل بود. (ناظم الاطباء). رجوع به باطلاق شود.
مرداب . [ م ُ ] ۞ (اِ مرکب ) برکه و آبگیر عمیق و پر عرض و طول . (جهانگیری ). تالاب و استخر و آبگیر عمیق و پر عرض و طول .(برهان قاطع). غالباً در آب غیر روان استعمال می شودکه ایستاده است و حرکت نمیکند بخلاف آب رود که جنبش و رفتار دارد. (انجمن آرا). آب ایستاده ٔ غیر جاری و ناروان خلیج . (ناظم الاطباء). آب راکد و ساکنی که نه چون رودخانه جریان داشته باشد و نه چون دریا موج ؛ و اغلب بر خلیج های بسیار کوچکی اطلاق می شود که از پیش رفتگی آب دریا در خشکی حاصل شده باشد و پناهگاه بی تموج و آرامی است برای قایق ها و کشتی های کوچک ، مثل مرداب غازیان و مرداب انزلی ؛ یا به آبگیر وسیعی اطلاق شود که از تجمع آب رودخانه حاصل شده است چون مرداب گاوخونی . پیش رفتگی کوچک دریا در خشکی . (لغات فرهنگستان(
مانداب . (اِ مرکب ) جایی که در آن آب مانده و بدبو می شود. (فرهنگستان ). مانده آب . مرداب . آب راکد که مانده و بدبو شده باشد.
خلاش . [ خ ِ ] (اِ) زمین پر گل و لای . || زمین که در آن آب و لای بهم آمیخته است . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). لجن . (یادداشت بخط مؤلف ). خلیش که آنرا چیچله و خلاب و غریقج نیز گویند. (شرفنامه ٔمنیری).
معنی واژه های جغرافیایی زیر از فرهنگ اصطلاحات جغرافیایی
تالاب(ETANG)
دریاچه کم عمقی که به ویژه در یک شنزار یا درمیان شن های ساحلی به وجود آمده باشد.
باطلاق (SWAMP)پهنه زمینی پست که از رطوبت اشباع شده و معمولا رستنیهایی بر آن روئیده است و برخلاف خلاش ،نباتات آن در حال پوسیدن نیستند،گرچه عرفا واژه های باتلاق ومانداب و خلاش به طور مترادف استعمال می شوند.
رطوبت باتلاق ناشی از مانعی بر سر راه زهکشی آنست ،که ممکن است به سبب همواری سطح زمین یا وجود سنگهای نفوذ ناپذیر و یا روئیدن گیاهان پیش آید.
مرداب(LAGOON) آب شور و کم عمقی که به وسیله زمین باریکی از دریا به طور کامل و یا ناقص جدا شده باشد.
مانداب(MARSH) قطعه زمینی پست که از رطوبت اشباع شده ومعمولا رستنی هایی در آن روئیده است. ویا زمین پست و مرطوبی که گاهگاه به زیر اب رفته و به دلیل نفوذ ناپذیری خاک و کمبود زهاب از گل و لای فراوانی تشکیل یافته باشد.
خلاش (BOG) گل نرم واسفنجی ، که از مواد پوسیده و خاکهای گیاهی ترکیب یافته باشد ، این عارضه که به آن خلاب نیز گویند معمولا به صورت آبهای راکد و کم عمق مانند دریاچه و امثال آن دیده می شود .منشا خلاش بیشتر توده خزه هایی هستند که از خشکی به روی آب شناور شده و به مرور زمان به صورت مواد گیاهی در کف دریاچه ته نشین می گردند .بطوریکه کف تمام دریاچه ها و مانداب ها و خلاش ها به وسیله لایه ای از خزه های ته نشین شده پوشیده گردیده است . افزایش این رسوبات بر سرعت تبدیل یک دریاچه یا مرداب به خلاش می افزاید.